ایده ی خوب و شدنی میخوام برای کلاسهام..
سلام به همگی...
الهی که عاقبتتون بخیر باشه...
طاعاتتون قبول حق و مشمول دعای خیر امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف...
برای سوالم لازمه ی ریزه فضای کلی مدرسه و کلاسامو توضیح بدم...
به گمانم همه دیگه میدونن من معلمم.هنرستان تدریس میکنم...پابه یازدهم و دوازدهم...
خب توی شهر کوچیک ما تنها هنرستانی که هست و رشته حسابداری داره همینه...
اولا که اغلب بچه ها بلحاظ مالی سطحشون پایینه..
دو اینکه اغلب با معضلاتی مثل پدر معتاد یا طلاق والدین یا....روبرو هستن..
سه اینکه گیر کار اغلب خود والدین هستن و بعد رهاشدگی عمیق بچه ها...
چهار توی هر کلاس شاید یک نفر نمازخون پیداشه...
پنج بجز یکی از کلاسام ک درس عمومی بچه های گرافیکه چنتا کلاس دیگه م میتونم بگم حداقل مطرود نیستم باتوجه به پوشش و...اون گرفیکام داستان داره که مربوط به ماجرای اخیره و کلااا همون قشر ثروتمندی که به خودشونم گعتم شماها به حرفای من گوش نمیدین چادرمو گرفتمو بهشون نشون دادم که شماها به پوشش من و عقاید من گارد عقلانی گرفتین و همه چیزو براساس اون گارد میبینید و میشنوید و....خب این کلاسو فاکتور بگیرید...
بقبه منو باهمین پوشش نه تنها پذیرفتن بلکه بعضا در کلام و پیام و..میگن دوسم دارن...
سعی میکنم درس رو جدی بدم و کلا کلاسم یکنواخت و قابل پیش بینی نیست...
دررابطه با مضرات ازادی پوشش و روابط باهاشون که حرف میزنم میگن راست میگی خانوم ولی تهش اینه که برمیگردن خونه هاشون و دوباده رگبار رسانه های سمی...
حالا بریم سراغ سوالم...
پارسال امتحان سختی داشتن...ماه رمضونم بود اومدم برای تشویق اون ی نفر که روزه بود و البته زرنگم بود نمره مازاد تشویقی گذاشتم..
جلسه بعدش چندنفری روزه گرفتن به امید نمره...
میدونم این راهکار نیست...اما خب من له عقل ناقصم این اومد...
اینکه بنظرتون راهکاری هست که باتوجه به محدودیت شرایط خودمم و اوضاع فعلی و پیش بینی شده ی جامعه بتونم انجام بدم در قالب یک معلم.
چون عملااا من یکی خونه نشین شدم و روابطم تقریبا صفر شده...
یعنی همه منو این طور بشناسند که ده دقیقه اخر کلاس آزادی از درس و پرداختن به دین هست. اما طنز هم توشه چون استراحته.
طنز رو از کجا بیاریم؟
استخراج طنز از استاد قرائتی و آیت الله مجتهدزاده. حالا یا عین همون اجرا بشه یا نکته طنزش رو برداریم بریزیم در مطلبی که می خوایم بگیم. یا طنزهای مومنانه.
مثلا حجت الاسلام های دو قلوی فغانی طنز خاص خودشون رو پیدا کردند برای سنین تکلیف. و مثلا به جای یه اصفهانی یا .... می گن نصر الدین یا ....
و اما در کنار این ها شیوه موثر دیگه شیوه استاد عالی هست. یعنی کرامت ها و داستان گویی قوی ای دارند، طوری که جاذبه داره.
قران یک روش مخلوط هست. مثال ساده داره نکات عمیق داره گاهی می ترسونه گاهی تشویق گاهی نکات باطنی و....
استاد قرائتی قرانی، مجتهدی تهرانی حدیثی، و استاد عالی داستانی کرامتی هست. حالا اگر ترکیب سخته. عین همون سخنرانی حفظ کنیم بگیم.
یه کانال در ایتا یا ....هم برای عدم قطع ارتباط بذاریم.
یعنی یا حالا فقط دینی باشه یا دینی درسی.
مثلا نمونه سوالات رو بفرستین بعد وسطش دینی. از سه استاد بالا یا
از فایل سخنرانی های کوتاه. از وبلاگ منم بدون ذکر منبع بردارین به اسم خودتون بذارین ما خوشحال هم می شیم.
این هم برای دادن خوراک است. و دادن خوراک.
البته اینها همه وقت گیر و زحمت زیاد لازم داره. اما یک تن رو نجات بدین گویی تمام بشریت رو نجات دادین:
...و مَنْ أَحْیَاهَا فَکَأَنَّمَا أَحْیَا النَّاسَ جَمِیعًا...
۳۲ مائده.
حلقه دوستان خوب تشکیل بشه در هیئتی مسجدی چیزی که دیگه خیلی سخته ولی واقعا عالی می شه.
اینها به فکر من رسید و البته چون تجربه عملی ندارم نمی دونم چقدر عملیاتی هست.