یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

سلام به یُمن نام مبارک خدا...
اینجا نمیدانم چه پیش میآید اما...
میدانم دلم تنگ است..
نمیدانم چه میخواهی...
میدانم اتفاق روزگار تو را اینجا کشانده...
میدانم همگی تنهایی را تجربه کرده ایم...
حالا نمیخواهم جانماز آب بکشم...
اما درنگی کن..
حقیقتا چقدر سخت است تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها رهبرم تنهاست...
امام زمانم تنهاست...
که ما کوفی منشانه مدام نامه ی دروغینِ جان نثاری برایشان مینگاریم...
و من مدعی تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟

اما نه.... حقیقتا خدایی دارم که به قول بزرگی:
بارها در زندگی درست جایی دستم را گرفته که میتوانست مچم را بگیرد.....

دعاکنیم...برای آدمیتمان...
برای ظهور...

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شرمنده» ثبت شده است

به نام خودت..سلام..

تو را کجای دل ناآرامم بیابم ک همیشه بزرگوارانه و کریمانه هستی و عنایت میکنی...و نمیبینمت..نمی یابمت..

دلتنگت میشوم و افسوس ک انگار نیستی..

دلتنگت میشوم و نگران میشوم ازینکه ندارمت و غافل میشوم ک هستی هماره ...ورنه من کجا و نامت بر صفحه کلید مجازی ام کجا؟؟؟؟

ببخش ک آمده ای و هستی و صاحبخانه ای و نمی بینمت و غریب می پندارمت و گویی با یک دست پس میزنم و با دستی پیش میکشم..

گویی منکر میشوم بودنت را آنگاه ک غرق میشوم دنیای حقیری را ک پر رنگ و لعاب است و 

گویا میخواهمت با تمام وجود آنگاه ک محتاج میشوم دنیا را ...باز هم همه چیز ختم به دنیاست..ک میخواهم نباشد بی تو...

ک راست میگفت ارباب ک آنکس ک تو را دارد دنیا را چ حاجت است؟ و آنکس ک تو را ندارد دنیا را چ کند؟؟؟؟

خدای من..مهربانم...عزیزترینم..دلتنگت شده ام..

 این بار بی هیچ بهانه ای...

ب گمانم فقط خودت را دوست دارم..

اما اگر تو را دوست دارم پس چرا اینقدر از تو دورم..پس چرا شبیه تو نیستم..

پس چرا دیر دلتنگت میشوم..

چرا بی تاب همیشگی کوی تو نیستم...

چرا در ماه رجب هم آواره ی کویت نشده ام..

خدای خوبم..

خدایی ک خداوندگاری ات را شرمسارم..

خدایی ک مهربانی بی دریغت را شرمنده ام..

خدایی ک بی تو هیچ ندارم و هیچ نیستم..

شکر ک آمدی ...نه بهتر است بگویم ک شکر که ره دادی حضور یابم..

حتی بقدر لحظه ای و درنگی..

حتی با همین چند واژه ی حقیر و  قاصر...

با تمام وجود دوستت دارم..

از درگاهت مران...نه..به زور هم ک شده دلسوخته ی همیشگی درگاهت نگاهم دار...

خدایا خودت دعایمان کن..

راستی میدانم روسیاه ترینم...اما میخواهم تعجیل در فرج مولایمان را بخواهم..

میخواهم سلامتی مولایمان و نائبش را بخواهم...

میخواهم نصرت رزمندگانمان را بخواهم..

میخواهم رحمت و غفران آنان را بخواهم ک دستشان کوتاه است...

میخواهم شفا بخواهم برا همه ی بیماران روحی و جسمی...

میخواهم بندگی ات را مخلصانه بخواهم برای همه مان...

میخواهم خودت را بخواهم..خودت گفتی الیس الله بکاف عبده


نتیجه تصویری برای الیس الله بکاف عبده

همیشه بر لبانم 
الهی وربی من لی غیرک  جاری بود
تا اینکه دیدم بر مصحف شریفت نوشته بودی
الیس الله ب


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۲۶
فرزند آدم


خدای من همانی بود ک من میخواستم


کاش من هم همانی باشم ک او میخواهد



۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ شهریور ۹۵ ، ۰۷:۱۵
فرزند آدم
خدایا سلام..
سلامی به بلندای نامت تا ابد..سلامی به جاودانگی ات از ازل تا همیشه ی همیشه...
سلامی بی گمان به شرمساری های بی نشانه ام به درگاهت...
سلام میکنم ک چون نامت سلام است...
ک چون پاسخش واجب..
سلام میکنم ک روزی اگر کم اورده بودم "بیش از همیشه ی عمرم"، اگر گم شدم و اگر رهایت کردم یادت باشد ک سلامی داده ام تا همیشه..صدایت زده ام از هم اکنون برای تمام لحظه های عمرم.......
برای تمام ان لحظه ها ک در خاطرم هستی و تمام غفلتهایم از بودنت...
خدایا...میدانم و میدانی دردم را...
پس سخن به گزاف و دریده گویی نمیگشایم...
مرا همین بس ک هنوز ب قدر همین بودن های ناقصم کنارم می یابمت...
همیشه درست آنجا ک هیچکس راه نجاتم نبود...رهایی بخش بودی  برایم و نه تنها پرده ها را از آبرویم برنتافتی که حتی پرده داری کردی و....
همیشه شرمنده ات بودم و هستم...خدای من...هق هق های درگاهت را دوست دارم...
خدایا...مهربانا..میدانی..نمیگویم...
فقط بابت همیشه ات ممنون..
و برای همیشه ام خودت دعایم کن......

+مردم مظلوم جهان بالاخص یمنی های عزیز
+ فرج آقامون صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
+ سلامتی رهبر و مقتدامون 
+سلامتی و شفای مریضا...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم...
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۱۶
فرزند آدم