یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

سلام به یُمن نام مبارک خدا...
اینجا نمیدانم چه پیش میآید اما...
میدانم دلم تنگ است..
نمیدانم چه میخواهی...
میدانم اتفاق روزگار تو را اینجا کشانده...
میدانم همگی تنهایی را تجربه کرده ایم...
حالا نمیخواهم جانماز آب بکشم...
اما درنگی کن..
حقیقتا چقدر سخت است تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها رهبرم تنهاست...
امام زمانم تنهاست...
که ما کوفی منشانه مدام نامه ی دروغینِ جان نثاری برایشان مینگاریم...
و من مدعی تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟

اما نه.... حقیقتا خدایی دارم که به قول بزرگی:
بارها در زندگی درست جایی دستم را گرفته که میتوانست مچم را بگیرد.....

دعاکنیم...برای آدمیتمان...
برای ظهور...

یا غریب الغربا

جمعه, ۲۶ اسفند ۱۴۰۱، ۱۰:۴۶ ق.ظ

امام غریبم سلام...

آمدم به پناهت...

نگران و آشفته از خبر تازه رسیده...

مضطرم و تنها....

به غریبی ات سوگند از مهمان نوازی تان زیاد شنیدم...

باور نمیکنم ک نیامده مهمانت را پس بزنی....

آنهم با این دلهره و ترس برای عزیزترینش...

امام مهربانم دریاب ...

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱/۱۲/۲۶
فرزند آدم

نظرات  (۴)

اوضاع روبراهه؟ :(

پاسخ:
گریه...

عزیزم ... بابا بیمارستانن هنوز؟ 

پاسخ:
بیمارستان نیستن ولی ن چون خوب شدن و اوضاعمون روبراهه...
بلکه چون پزشک متخصص مربوطه رو شهرمون نداره...مرکز استان هم پذیرش ندارن چون رفتن تعطیلات...
ببخشید ک دیر ج دادم..
ان شاءالله سلامت باشید...

سلام دوست جدیدم :)

ام یحیی هستم.

ای جان که محضرِ امام الرئوفی :)

وساطت کن رعیتشون و هم اذنِ دیدار بدن...

بابا خوبن؟ بهبودی حاصل شده؟ 

پاسخ:
سلام به شما ام یحیای عزیز...
دارم برمیگردم و ویژه دعاگوتون بودم و بنظرم حضرت یادتون کردن ک بی سفارش خودتون یادتون کردم...
ان شاء الله بطلبن بزودی...
بگم نه ناشکریه...بگم آره دروغه...
فعلا ک داروها بهشون سازگار نیست..
و دستمون از همه جا کوتاهه چون متخصص مربوطه رو شهرمون نداره و بقیه جاها هم سفرن و تعطیلات...
محتاج دعای خیریم بی اندازه....
من خواستم برگردم خواهرم گفت بمون...موندم بخاطر حضور حضرت اقا ک اونو هم سعادتشو نداشتم....
خلاصه ک حال دلم روبراه نیست...
دعامون کن ام یحیای عزیز..
در طهارت روزهای اولیه ی مادر شدنتون هستین ویژه دعامون کنید....

عزیز دلم... برای دختر دیدنِ پدر در بسترِ بیماری وحشتناکه... فدای دلت بشم، توکل کن و توسل... خدا شرح صدرت میده عزیزم... با امام زمان زیاد صحبت کن... الهی که خیر برات پیش بیاد... الهی به زودی خبر خوش بدی بهمون... ما به یادتیم، شاگردبنّا به یادته، فرصت نمیکنیم دلگرمیت بدیم و پیام بذاریم اما به یادتیم. این روزای سخت برات از خدا قوت قلب میخوایم و صبر و صبر و صبر. خدا پدرت و برات حفظ کنه. ما رو بی خبر نذار از خودت. 

 

پاسخ:
همه دنیا میدونن ک دخترا بابایی ان....گریه...
چشم ممنونم...
روزای سختیه...
روزای خیلییییی سختیه...
دعاکنید تصمیم اشتباه نگیریم..
تشخیص درست و غلط سختتتتتت شده....
شرایط بابا خیلییی خاصه...ارامش حرم اب بود رو اتیش دلم با اینکه اونجا هم دنبال دکتر متخصص و...بودم...ولی همین ک رسیدم اینجا دوباره هرلحظه دیدن شرایط وجودمو شرحه شرحه میکنه....
کاش کامنتا رو خصوصی بزنید..

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی