گر بر تن من زبان شود هر مویی یک شکر تو از هزار نتوانم کرد...
دوشنبه, ۸ آبان ۱۴۰۲، ۰۵:۳۰ ب.ظ
خدایا شکرت که بابا هنوووووز منو میشناسه...
شکرت که هنووووووز نگرانی های اجتماعی داره....
و به من میگه خواهش میکنم استعفا نده...جامعه بهت نیاز داره...
خدایا شکرت که هنووووووووز هوامو داری....
به توصیه ی جناب اینجانب با اینکه هنووووز بابت بیان بدشون توی چنتا از پست هاشون ازشون شاکی ام...
اما بنظرم ایده ی خوبیه ...
با اینکه بدترین و سخت ترین حالاتم رو میگدرونم به لحاظ جسمی و روحی لازم دارم یادم بیاد خدا چقدددددددر هست و میشه بابت چیا شاکرش بود...
خدایا ویژههههه دوسِت دارم....خودت میدونی چرااااا
۰۲/۰۸/۰۸
الحمدلله