- ۰۴/۰۵/۰۷
- ۰ نظر
تهی تر از همیشه آمده ام تا پر کنی مرا..
از هرآنچه نیکی و محبت خویش است و نگاه مهربانت....
محتاجم به مهربانی ات که مبادا گدایی اش کنم از غیر خودت.....
تو میخواستی به من بفهمانی که سختی ها و تلخی ها برای بزرگتر شدنم لازم اند و باید پذیرایشان باشم و غر نزنم...نمیشود حرکت نکرده...برکت از تو طلب کنم...حال انکه من میخواستم همه چیز را به چشم معجزه ات ببینم..شیرین و در بزنگاه و ناگاه و تمام ناشدنی...شاید دیگران انرا از روی تنبلی بدانند...ولی من با تکیه بر قدرت و مهربانی ات..میخواستم بی هیچ رنجی رشد کنم....
این روزها بیشتر میفهمم که چقدرررر امکان دارد بزرگ شوم و خودم را محدود کرده ام...
همین که تو حرفهایم را میفهمی کافیست...
خدای خوبم دوستت دارم...
- ۰۴/۰۵/۰۷