یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

سلام به یُمن نام مبارک خدا...
اینجا نمیدانم چه پیش میآید اما...
میدانم دلم تنگ است..
نمیدانم چه میخواهی...
میدانم اتفاق روزگار تو را اینجا کشانده...
میدانم همگی تنهایی را تجربه کرده ایم...
حالا نمیخواهم جانماز آب بکشم...
اما درنگی کن..
حقیقتا چقدر سخت است تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها رهبرم تنهاست...
امام زمانم تنهاست...
که ما کوفی منشانه مدام نامه ی دروغینِ جان نثاری برایشان مینگاریم...
و من مدعی تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟

اما نه.... حقیقتا خدایی دارم که به قول بزرگی:
بارها در زندگی درست جایی دستم را گرفته که میتوانست مچم را بگیرد.....

دعاکنیم...برای آدمیتمان...
برای ظهور...

خرابه حالم...یا امام حسین

جمعه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۳، ۱۱:۳۳ ب.ظ

میدونی احوالاتمو...

میدونم که چیا مانعه...

ولی باور کن اگه نبری منو خرابتر میشمااااا....

دلت میاد؟؟؟؟

تو که خودت دختر داشتی......

دیگه هیچی نمیگم....

بقول اون مداح عزیز...ببر کربلا بجای بهشت.....

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳/۰۵/۱۹
فرزند آدم

نظرات  (۲)

روزگارت که بگذردِ..

نه سواری رعنا با اسب سفید می خواهی.. نه دختری با چشم های آبی و موی طلایی...

نه نگاهی گیرا با قدی بلند...

نه عاشقانه هایی مثل رمان های فرانسوی...

نه دلت گیتار زدنش زیر پنجره اتاقت را می خواهد

نه نیمه شب دویدنتان زیر باران...

 

روزگارت که بگذرد...

دلت همان معمولی ها را می خواهد...

همان معمولی هایی که ماندن بلد باشند...

همان معمولی هایی که ماندن...

و گاه " با تو باختن " را بلد باشند.... 

 

 

 

۲۴ مرداد ۰۳ ، ۰۳:۳۷ علی رسولان

خوبه که زنده ای

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی