یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

سلام به یُمن نام مبارک خدا...
اینجا نمیدانم چه پیش میآید اما...
میدانم دلم تنگ است..
نمیدانم چه میخواهی...
میدانم اتفاق روزگار تو را اینجا کشانده...
میدانم همگی تنهایی را تجربه کرده ایم...
حالا نمیخواهم جانماز آب بکشم...
اما درنگی کن..
حقیقتا چقدر سخت است تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها رهبرم تنهاست...
امام زمانم تنهاست...
که ما کوفی منشانه مدام نامه ی دروغینِ جان نثاری برایشان مینگاریم...
و من مدعی تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟

اما نه.... حقیقتا خدایی دارم که به قول بزرگی:
بارها در زندگی درست جایی دستم را گرفته که میتوانست مچم را بگیرد.....

دعاکنیم...برای آدمیتمان...
برای ظهور...

عقل ناقص من...

يكشنبه, ۶ خرداد ۱۴۰۳، ۰۳:۰۲ ب.ظ

عقلم به یه چیزای زیااااادی قد نمیده...

کسیو ندارم که همه چیزو بهش بگم و ازش بخوام کمک کنه در تصمیم درست...

 

مجبورم ابعاد مختلفی رو بسنجم....

و نمیتونم‌..

کاااااش کمکی برسه...

بلاتکلیفی فشار زیادی به روحم میاره...

 

 

 

+قهر بودم با بیان و همهههه چون چندددد روز هی میومدم حرف بزنم بیان باز نمیشد برام...

 

اما بیان محلی برای تخلیه ی فشارهای روانیم شده...

حلال کنید اینجا به هیییییچ دردی تون نمیخوره...

 

ولی واسه من بزرگترین منفعتش سبک شدنه و اینکه دعاهاتون و اثراتش که میبینم...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۳/۰۳/۰۶
فرزند آدم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی