یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

سلام به یُمن نام مبارک خدا...
اینجا نمیدانم چه پیش میآید اما...
میدانم دلم تنگ است..
نمیدانم چه میخواهی...
میدانم اتفاق روزگار تو را اینجا کشانده...
میدانم همگی تنهایی را تجربه کرده ایم...
حالا نمیخواهم جانماز آب بکشم...
اما درنگی کن..
حقیقتا چقدر سخت است تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟
این روزها رهبرم تنهاست...
امام زمانم تنهاست...
که ما کوفی منشانه مدام نامه ی دروغینِ جان نثاری برایشان مینگاریم...
و من مدعی تنهایی؟؟؟؟؟؟؟؟

اما نه.... حقیقتا خدایی دارم که به قول بزرگی:
بارها در زندگی درست جایی دستم را گرفته که میتوانست مچم را بگیرد.....

دعاکنیم...برای آدمیتمان...
برای ظهور...

من و آرامِ جان

دوشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۱، ۰۴:۵۲ ب.ظ

از مدرسه برگشته بودم....ازون روزای پرکار بود که هر دو ساعت ی کلاس و ....

حال روحی خوبی نداشتم....

اومدم بچرخم ی کم بخونم وبهایی رو که تازه باهاشون آشنا شده بودم..

از وب شاگردبنا متوجه پویش کتابخوانی آرام جان راه افتاده خیلی اتفاقی جرقه ای باعث شد حوالی خیلیهامان را روشن کند...

من به اینها میگویم رزق معنوی...

سابقه نداشت با آن خستگی تاااا شب پای سیستم باشم...

کلا اهل گوشی نبودم از قدیم...بخاطر کرونا و کلاسهای مجازی ناچار شدم و بعد معتاد....اما چشمانم را اذیت میکرد...

میخواستم نسخه چاپی را تهیه کنم اما ساعت ۲ ک تعطیل میشدم از مدرسه جایی باز نبود...

اولین نسخه کتاب الکترونیکم شد...

همان جا میخکوب شده بودمو اشک میریختم...

تا نیمه را خواندم....

خواستم ب توصیه ی شاگردبنا میانه رو باشم ...روزی ده صفحه..اما نشد....

حالا اشکهایم بند نمی آمدند و توان بلند شدن نداشتم...

تا نیمه هایش رسید...

به معنای کاملش حس حقارت و عقب ماندگی داشتم...

به ناچار بلند شدم...نیمه دوم را فردا بعد از نماز صبح شروع کردم..

زودتر از انچه که تصور میکردم تمام شده بود...

و من چقدددر اشک ریختم....

ما یک نام میشنویم و هر نام را هزاااااران بار بها داده شده....

 

خدایاااااا موثر در ظهور قرارمان ده..

به قدر توانمان در رسالتی ک برعهده مان است...

 

و چقدددددددر سخته این روزها سرکلاسهات بری و ....

کاش بتونم اثرگذار باشم..

خیرخواه باشم...

دیگرخواه باشم....

مومن ولایی باشم...

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۱۱/۱۰
فرزند آدم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی