یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

یهویی های خودم...

من منم ..و به دنبال مِنِ حقیقی ام میگردم..

۱ مطلب در خرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

خدایا سلام ک نام توست...

در بی نهایت اندیشه ام ک مینگرم تویی ولی چگونه میتوانم بپذیرم ک خودم را محروم کرده ام از تو..

محرومم چون مکرر فراموشت میکنم و گم میشوم در هزار توی دنیای به ظاهر بی پایانت..

ک پایانش به دمی خواستن توست..و دیگر هیچ..

ک نزدیک است و گویا هرد لحظه در فراموش کردنش بر دیگری سبقت میگیریم..

دنیا حتی برای همین بچه مذهبی هایمان هم شده دنـــــــــــیــــــــــــــــــــــــآ...

برای همین دنیا عروسی های مجلل و مشاغل خفت بار و همسران زیبا رو و ساپورت و دماغ عمل کرده و 

روسریهای رنگین و آرایش و لباسهای بدن نماییی ک این روزها زنانه و مردانه هم ندارد...و دروغ و غیبت و ریا و تزویر و..........

ملاک روشنفکری میشود و اصلا هدف از آمدن گم میشود..

خدایا چگونه میتوان تو را داشت و تو را خواست و تو را هر لحظه دید و همه خط قرمزهایت را درید....

میشود..میدانم ک میشود..چون همیشه ی عمرمان خط قرمزهایت درحال شکسته شدن اند...

و تنها دلخوشیم به مهربانی و عطوفتت..به کرم و بخششت..به شبهای قدر و احیا و عرفه و نیمه شعبان و...

و تو مدام میخواهی یادمان بیاوری ک باید یادت باشیم برای داشتن نهایت خوشبختی ...و تو ب هر بهانه  ای میپذیریمان..می بخشیمان..و ما...

جقدر جاهلیم و ناسی..و چقدر عصیان گریم خدای همیشه مهربان..

حالا ک آمده ایم...بازهم ببخش به بزرگی خودت..

اما یادت باشد این بار بگذار برای همیشه یادت بمانیم..

خودت بیشتر ما را بطلب ب درگاهت...باور کرده ام ک این آمدنهایمان ب خواست و طلب توست...

همیشه مهربانم سلام...