گاهی

میخواستم حرفامو بنویسم یکی یکی گفتمشون و قورتشون دادم..هضمشون شاید محال نباشه اما سخته....

خدااااااااااایاااااااا 

بقیه شو هم می بلعم...

همین ک تو بدونی کافیه...

 

آرامش...

دلم عمیقااااا شکسته...

حالم واقعاااا بده...

اشکام بند نمیاد....

باید حرف بزنم..

نمیشه...

خدایااااااااااااااااااا کاری کن برام

دلم شکسته

امروز رفتم ی جایی ک حال ی سری ادم از ثمره ی اون کار خوب شه...

یکیو دیدم ک خواستم چنتا چیز بهش بگم....ی حرفی زد دلم خیلیییییییی شکست....دوس داشتم همونجا بشینم اونقددددد زار بزنم ک بیاد بگه ببخشید غلط کردم ...دلم خیلییییییی شکسته....بهش پیام دادم ک اون دنیا وقتی دلیل حرفمو بفهمی شرمنده ی این کارت میشی...و حتی جواب نداد...

اما اروم نمیشم....دلم خیلییییییی گرفته...خیلییییی.....

کثیف کردن بچه....

خدایا مگه ن ک تو از مادر ب ما بنده ها مهربونتری‌..

مگ ن مامانا بچه ها رو هرباااااار ک کثیف میکنن خودشونو تمیزشون میکنن...و بازم عین ی گل باهاشون رفتار میکنن ...

خدایا خرابکاری کردم ..مطیع امرت نبودم...اسراف کردم بر خودم...ظلم کردم....

خدایاااا ببخش....پاکم کن...بپذیر منو ...محتاج تو ام خدایا....

کثیفی و آلودگی خطا و گناه رو از روح و جانم بزدا..

برگشتن بسوی تو...

خدا هر گناهی باشه ب حسین میبخشه

هیشکی ناامید نباشه ب حسین میبخشه...

 

خدا هرچی روسیاهو ب حسین میبخشه

من افتاده ب چاهو ب حسین میبخشه...

 

خداجونم سلام....برگشتم...قبولم میکنی؟؟؟

میشه دوبارههههه منو محکم مواظبت کنی...

میشه بذاری منم جزو خوبات شم؟؟؟

میشه پاکم کنی...و زوووووود خاکم کنی

خدایاااااا

دنیا رو دگ دوس ندارم....

وقتی من اینهمههههههه بد میشم....

ینی ن دنیا دوس داشتنیه ن لذتش موندنی...خدایااااااا همین ک تو باشی و تو رو داشته باشم خوبه....بی تو هیچییییی بدرد نمیخوره....حالم از دنیایی ک برا بضیا مث خودم شده ی دنیاااااا ....بهم میخوره..

دنیای بدون تو بدون حرم بدون نجابت بدون حیا...بدون غیرت..بدون حسین..بی فاطمه بدرد هییییییچی نمیخوووووره خداااااااااا

 

 

 

انتخاب

هرکسی تو زندگیش ی جاهایی محکومه ب انتخابه..و اگ خودش انتخاب نکنه یا روزگار براش انتخاب میکنه یا دیگران...و دیگه حق نداره ک بره جایی شکایت کنه...ارهی وقتایی انتخاباته..ی وقتایی همسره..‌ی وقتایی رشته تحصیلیه..‌حالا ی وقتایی این انتخاب فقط نتیجه ش خوب باشه یا بد ب خودمون برمیگرده و اثرش جمعی نیست..ی وقتاییم هست ک انتخابمون و اثرات وضعیش بر جمع مترتب میشه...حالا خواهش میکنم از همه اونایی ک این متن رو میخونن یک ذره حس مسئولیت داشته باشن ب آینده ی جمعی مون و با دقت در انتخابشون اصلح رو انتخاب کنن...

نفس آخر

خدایاااااااااا بحق این روز عزیز و بحق باب الحوائجت نخواه بیش از این بدشدنم را...اگر بدیهای مکررم را نمیگیری.. بگیر از من جانی ک در بدن مانده....زجر بد بودن دنیا بدتر بودن آخرت نفسم را گرفته....قلبم ب شماره میزند..چشمم قرار ندارد.

این جان بی ارزش را بستان و رهایم کن.هرچه جایگاه آخرتم خراب است...مگذار خرابتر شود...

میگویند از درگاهت نومید نشویم ک کفر است..

از درگاه تو نومید نیستم از خود ناامیدم...

گویا دیگر درمان پذیر نیستم...

تو ک همچنان الطافت به وفور قابل رویتند و حتی چشمان کور من نیز تو را میبیند...

پس چگونه بگویم رهایم کرده ای؟؟؟

این منم ک گویی بهتر شدن ندارم و بدتر میشوم

مگر میشود؟؟

چگونه باور کنم نبودنت را در کنارم..آنگاه ک دلهره هایم را با قطره اشکی  تسکین میبخشی و خودت را نشانم میدهی..مگر میشود امشب رااحیا گرفت و یاد خطاهای تا همیشه توامان با خود نکرد....

دیگر لحظه ها هم از پس مکث های طولانی خوشبختی در وجودم به این مصیبت تن داده اند..

نه....کمی صبر کن یا صبار...

 

خوشبختی را چیزهای دیگری معنا میبخشد..چیزهایی از جنس تو  و داشتنت...

ای بی نهایت..تا منتها الیه بودنم را در کنار خودت رقم بزن...

شهادت

شهادت رییس مکتب تشیع...امام صادق علیه السلام بر همگان تسلیت باد.

داشتم عین عبارتی رو که بالا آوردم با خودم مرور میکردم...

چیز عجیبی نبود.

اونقدر همه مون شنیدیمش ک عادیه..

ولی کاش کمی مزه مزه اش میکردیم و با تمام ارادت و اعتقاد و فهم بر زبون میاوردیمش.

خدا کمک کنه قدر و منزلت ائمه مون رو با نهایت فهم خودمون ک قطعا ناچیزه درک کنیم و راجع بهش مطالعه کنیم... 

چ بگویم؟؟

ساعت از نیمه شب گذشته و من بی هدف چرخ میزنم در فضایی ک روزگاری اشکها و لبخندهایم را نظاره گر بوده...حالا دیگر آن قدیم تر ها نیست ک تا نکته ای حرفی لبخندی و بغض و آرمانی داشتم صفحه کلید لپ تاپم اولین کسی بود ک حرفهای دلم را لمس میکرد...

حالا تا بیایم و خود را بفهمم گیج تر از همیشه محو و گم تر میشوم.

روزگار عجیبی ست ..‌‌...غالبا هرآنچه را میخواهیم و در طلبش هستیم با دست پس میزنیم و با پا پیش میکشیم....

بارالها دستانمان را در طلب حق و پس زدن باطل یاری گر باش...

ایمانمان را بیفزا و جانمان را با وجودت ابدی کن...